شعر ویژه بصیرت
“أین عمار “
دیگر از این همه نیرنگ به تنگ آمده است / با علی لشگر شبرنگ به جنگ آمده است
هان ببینید چه دندان به غضب میسایند / که به پیکار بذ شیر عرب می آیند
فاش پیداست که از غیظ برافروخته اند / و چه کین ها که در انبان دل اندوخته اند
ظاهرا غصه میراث پیمبر دارند/ تا علی را مگر از مسند دین بردارند
پس چه در خانه نشستیم؟علی تنها ماند/ منتظر بهر چه هستیم؟ علی تنها ماند ….
پای در معرض حفره است،مراقب باشیم /کوفه آبستن کفر است، مراقب باشیم
با ولی باش مگو راه ولایت سخت است / آنکه هم پای ولایت نرود بدبخت است
این چه فتنه است که آفت زده ایمان ها را / ” أین عمار“که روشن بکند جان ها را
” أین عمار“که تبیين حقایق بکند/ “أین عمار” که از دست شما دق بکند؟
خصم در گوشه نشسته است که تزویر کند/نکند باز تو را فتنه زمین گیر کند
نکند با شتر معرکه همراه شوی/ نکند مثل “بنی ساعده"گمراه شوی
خصم،خصم است ولو یار نماید خود را/در پس دین تو انکار نماید خود را
دشمن این مرتبه قرآن سر نی خواهد برد/آن که مرد است به این مسئله پی خواهد برد
نیزه،نیزه است ولو بر سر او قرآن ها/کفر،کفری است که برخواسته از ایمان ها
نیزه، نیزه است و در این غائله خون خواهد ریخت/کفر از این سجده بی مغز برون خواهد ریخت
شک نکن بعد ولی روح ولا خواهد سوخت/کودکی در کبد کرب و بلا خواهد سوخت
عليرضا قزوه
برای تعجیل در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان
“صلوات “